- سرمایه دار
دارای سرمایه، صاحب سرمایه، پولدار، ثروتمند
معنی سرمایه دار - جستجوی لغت در جدول جو
- سرمایه دار (نَ دَ / دِ)
صاحب ثروت و مال دار. (آنندراج). کسی که دارای مال و ثروت فراوان است:
بود سرمایه داران را غم بار
تهی دست ایمن است از دزد و طرار.
نظامی.
تأمل به حسرت کنان شرمسار
چو درویش بر دست سرمایه دار.
سعدی.
بلنداختری نام او بختیار
قوی دستگه بود و سرمایه دار.
سعدی.
، دارنده. مالک. صاحب. خداوند:
ز دیدار اینان ندارم شکیب
که سرمایه داران حسنند و زیب.
سعدی
بود سرمایه داران را غم بار
تهی دست ایمن است از دزد و طرار.
نظامی.
تأمل به حسرت کنان شرمسار
چو درویش بر دست سرمایه دار.
سعدی.
بلنداختری نام او بختیار
قوی دستگه بود و سرمایه دار.
سعدی.
، دارنده. مالک. صاحب. خداوند:
ز دیدار اینان ندارم شکیب
که سرمایه داران حسنند و زیب.
سعدی
- سرمایه دار
صاحب ثروت و مالدار
- سرمایه دار
ثروتمند، غنی، متمول، پولدار
متضاد: فقیر، بی پول، کاپیتالیست، امپریالیست
متضاد: پرولتاریا، صاحب سرمایه، مستکبر
متضاد: مستضعف
متضاد: فقیر، بی پول، کاپیتالیست، امپریالیست
متضاد: پرولتاریا، صاحب سرمایه، مستکبر
متضاد: مستضعف
- سرمایه دار
رأسماليٌّ
- سرمایه دار
Capitalist
- سرمایه دار
capitaliste
- سرمایه دار
ทุนนิยม
- سرمایه دار
سرمایہ دار
- سرمایه دار
পুঁজিবাদী
- سرمایه دار
資本家
- سرمایه دار
mwekezaji
- سرمایه دار
kapitalist
- سرمایه دار
קפיטליסט
- سرمایه دار
자본가
- سرمایه دار
kapitalis
- سرمایه دار
पूंजीवादी
- سرمایه دار
kapitalist
- سرمایه دار
capitalista
- سرمایه دار
capitalista
- سرمایه دار
capitalista
- سرمایه دار
资本家
- سرمایه دار
kapitalista
- سرمایه دار
капіталіст
- سرمایه دار
Kapitalist
- سرمایه دار
капиталист
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
قدرت سرمایه ها و سرمایه داران، نظام اقتصادی که در آن ابزار تولید و توزیع عمدتاً خارج از اختیار دولت و متعلق به گروه خاصی است که براساس رقابت و جلب نفع شخصی عمل می کنند
سرمایه دار
